شکستن عادتها، یکی از مکانیزمهای نیرومند برای از بین بردن کدورتهای درونی انسان می باشد.
هر نوع عادت عملی یا فکری، بندی در دستان یا پاهای ما می باشد و باعث ایجاد کدورتهای درونی در ما می شود.
عادات، فضاهای ذهنی ناخودآگاهی در ما بوجود می آورند و ما بدون اینکه دلیل آن بدانیم در ذهن عملکرد خاص خود را خواهند داشت. مثلا بدون دلیل، از افرادی که دارای ویژگیهای ظاهری مشخصی می باشند خشمگین می شویم.
با شکستن عادتها، به ریشه آنها می رسیم و آگاهی از ریشه آنها خود به خود باعث ضعیف شدن آنها می شود.
شکست عادتها و عمل نکردن به آنها با آگاهی، کار دشواری می باشد. با شکستن عادت ها، عملکرد ما به حوزه خودآگاه منتقل می شود و هر بار با تجربه و تفکر در مورد موضوع در لحظه، آن کدورت و بند درونی به تدریج کمرنگ شده و از بین می رود.